آن تایلر نویسندهی کتاب ازدواج آماتوری، توجه بسیاری بر خانواده و روابط موضوعی دارد. توجهی که حتی در دیگر کتابهای او نیز میتوان دید. نوشتههای او علی رغم این که در قالب داستان بیان میشوند، غالباً درونمایهای روان شناسانه دارند. آن تایلر در رمان ازدواج آماتوری به لایههای عمیقتر شخصیتها نفوذ میکند و بدون استعاره، با جملاتی ساده و صریح به آنها میپردازد.
خلاصه داستان کتاب ازدواج آماتوری
قصهی اولین دیدار و آشنایی «مایکل» و «پاولین» را همهی اهل محله میدانستند. اوایل دسامبر ۱۹۴۱ وقتی که مایکل در مغازهی تاریک و شلوغ مشغول به کار بود، ناگهان سیلی از زنان جوان وارد مغازه شدند. یکی از دوستان آنها از تراموا بیرون پریده و زخمی شده بود، و از آن جا که آقای اسودا برای کمک به گارد ساحلی رفته و داروخانه را تعطیل کرده بود، فقط میشد از این مغازه کمک گرفت. دختر زخمی پاولین نام داشت که در همان روز در اعماق قلب مایکل خانه کرد. زندگی زناشویی مایکل و پاولین در دهه شصت در آمریکا روایت میشود. تاریخی که زیست در آن، با توجه به شرایط آسان نبود، مخصوصاً اگر مشکلات و چالشهای خانوادگی را چاشنی آن کنیم. ازدواج آماتوری روایت این زوج است.
رمانهای دیگر آن تایلر عبارتاند از: اگر اصلاً صبح شود، درخت قوطی حلبی، زندگی رو به افول، کوک ساعت، ناوبری نجومی، در جست وجوی کالب، داراییهای زمینی، مرگ مورگان، شام در رستوران دلتنگی، توریست اتفاقی، درسهای تنفس، میبی مقدس، نردبان سال ها، سیاره چهل تکه، وقتی بزرگ بودیم و…
رمان ازدواج آماتوری را کیهان بهمنی یکی از مترجمان خوب حاضر، ترجمه کرده و انتشارات ثالث آن را به چاپ رسانده است.
جملات زیبای کتاب ازدواج آماتوری
«به رغم تمام اتفاقات آن شب، وقتی دان او را به خانهاش رساند، پاولین او را به خانهاش دعوت کرد. علت این کارش هم این بود که از تنهایی وارد شدن به خانهی خالیاش متنفر بود. از سکوت ناگهان خانه و تضاد شدید قبل و بعدش بیزار بود. برای همین گفت: "تو نمیآی؟ من کاکائو دارم." چون احساس کرد کاکائو میتواند نوشیدنی مورد علاقهی دان باشد.»
«صدای پاولین یک اکتاو بالاتر و بر خلاف لحن پرخواهش وزغ مانند همیشگی اش، تیز و گوش خراش شده بود. و او خشمش را با جسمش نیز بیان میکرد. انگار برای بیان هر کلمه تمام قدرتش را به کار میگرفت و موهای مجعدش اغراقآمیز و مثل آدمی برق گرفته سیخ میشدند. هر وقت بین آن دو اوضاع به این حد بد میشد، مایکل احساس درماندگی میکرد. هیچ روشی برای کنترل خشم پاولین بلد نبود. هر کاری که میکرد تا پاولین را آرامتر کند، برعکس باعث میشد پاولین بلندتر فریاد بزند.»
آیا این بررسی برای شما مفید بود
هنوز بررسیای ثبت نشده است.
برای ارسال دیدگاه، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید