«مرد صدساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد»، همان طور که از اسمش پیداست، داستان "آلن کارلسن" پیرمردی صدساله است که در روز تولدش تصمیم می‌گیرد از آسایشگاه سالمندان فرار کند. او احساس کرد که کنجکاوی و گشتن دنبال زندگی در جایی جز آسایشگاه سالمندان را به نشستن و منتظر مرگ ماندن ترجیح می‌دهد. به همین دلیل او درست در روز تولد صد سالگی‌اش از پنجره‌ی اتاقش بیرون پرید و علی رغم جا گذاشتن کفش و کلاهش، با دمپایی راهی شد.
او در طی این ماجراجویی با افراد بسیاری ملاقات می کند که هر یک به گونه‌ای در قصه اثر می گذارند. به علاوه بخش‌هایی از کتاب، لا به لای ماجراجویی پیرمرد، مروری بر گذشته و جوانی او نیز دارد. کتاب مرد صدساله‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد، سرشار از تخیل و طنز است که مخاطب را با جهانی شگفت‌انگیز آشنا می‌کند.
یوناس یوناسون نویسنده‌ی این کتاب متولد 1961 در سوئد است. او سال‌ها صاحب شرکت رسانه‌ای بود اما در نهایت شرکتش را فروخت و به جزیره‌ی دورافتاده یوتلاند سوئد رفت تا بتواند اولین کتابش یعنی «پیرمرد صدساله‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد» را بنویسد. این کتاب به بیش از سی زبان دنیا ترجمه شده و میلیون‌ها نسخه از آن نیز به فروش رسیده است. در ایران نیز انتشارات نیلوفر با ترجمه فرزانه طاهری اولین بار در سال ۱۳۹۳ این کتاب را به چاپ رساند.
دومین رمان یوناس یوناسن «دختری که پادشاه سوئد را نجات داد» نام دارد. هم چنین یوناس یوناسن بعدها کتابی دیگر با عنوان «دیگر ماجراهای پیرمرد صد ساله» نوشت که در واقع ادامه‌ی قصه‌ی آلن کارلسن در صد و یک سالگی‌اش است.
در بخش‌هایی از کتاب می‌خوانیم:
«در عوض فکر کرد که احتمالاً تمام آن سال‌ها که در خانه‌ی سالمندان نشسته بود و احساس می‌کرده که بد نیست بمیرد و عطای این زندگی را به لقایش ببخشد اشتباه می‌کرده است. هرقدر هم درد و مرض داشته بود، فرار کردن از خانم مدیر آلیس بسیار جالب‌تر و آموزنده‌تر از سیخ خوابیدن در عمق دو متر در آن زیر بود.»
«آنچه در نهایت فلسفه‌ی زندگی آلن جوان را شکل داد کلمات مادرش بود وقتی که خبر مرگ پدرش را دریافت کردند. مدتی طول کشید تا این پیام در روحش نفوذ کند، اما وقتی نفوذ کرد برای همیشه آنجا ماند: کاری است که شده و از این به بعد هرچه قرار باشد پیش بیاید پیش می‌آید.»
«انتقام چیز خوبی نیست. انتقام مثل سیاست است، یک چیز همیشه به چیز دیگر منجر می‌شود تا اینکه بد بدتر می‌شود و بدتر بدترین.»
انتشارات نیلوفر
