شازده احتجاب

«شازده احتجاب» یکی از مشهورترین و متفاوت ترین آثار ادبیات ایران است. این کتاب قصه فروپاشی قاجار را از زاویه دید آخرین بازمانده آن روایت می کند. شخصیت اصلی داستان -شازده احتجاب- در اوهام و خیالات خود، گذشته و حال زندگی خود را در هم می آمیزد و به همین شیوه خواننده را با آنچه که بر او گذشته آشنا میکند.

شازده مبتلا به سل است و سرفه و تب او، بیمارگونگی فضای کتاب را بیشتر می کند. کتاب شازده احتجاب به شیوه سیال ذهن نوشته شده و نوع روایت کتاب گاهی دانای کل و گاهی اول شخص است. شازده احتجاب علیرغم حجم کمی که دارد حرف بسیاری برای گفتن دارد، چه از نظر فرم و چه محتوا. از دیدگاه فرم، می توان گفت که کتاب «شازده احتجاب» بهترین نمونه فارسی سیال ذهن است.

کتاب شازده احتجاب توسط هوشنگ گلشیری تألیف و توسط انتشارات نیلوفر چاپ شده است. هوشنگ گلشیری یکی از پیشگامان و بزرگان ادبیات داستانی مدرن ایران است. او علاوه بر نگارش و چاپ آثار داستانی، با تربیت و آموزش شاگردانی که بعد از او تبدیل به نویسندگان چیره دستی شدند، به ادبیات داستانی ایران خدمت کرد.

جملاتی زیبا از کتاب شازده احتجاب

«وقتی آدم به تاریکی نگاه می کند می داند که چه چیزها ممکن است باشد، اما نمی داند چه ها می گذرد. برای همین است که در تاریکی خیلی خبرهاست.

گفتم: پس روز محشر...

داد زد: این حرف ها کشکه، شرابت را بخور فخر النسا...»