راز جنگل پیر رمان کوتاهی است که دینو بوتزاتی در سال 1935 به رشته تحریر درآورده است. دینو بوتزاتی نویسنده، نقاش، شاعر و روزنامه‌‌نگار مشهور ایتالیایی بود که عمده‌ی شهرت او به دلیل دو اثر معروف‌اش، یعنی بیابان تارتارها (مجموعه داستان کوتاه) و تصویر بزرگ، کسب شده بود. کتاب تصویر بزرگ (1960) اولین کتاب در ژانر علمی- تخیلی در تاریخ ادبیات ایتالیا است و چندین فیلم از آثار بوتزاتی اقتباس و ساخته شده است؛ از جمله فیلم بیابان تارتارها که در سال 1976 در بنای باستانی ارگ بَم ایران فیلم‌برداری شده است.
نثر بوتزاتی دلنشین وگیراست. قلمِ او نه بسیار تحلیل‌گر نه بسیار فضاساز است و مخصوصاً در داستان راز جنگل پیر، تلفیقی از تخیل و واقعیت را به مخاطب عرضه می‌کند. سبک خاصِ سورئال بوتزاتی نه خیلی عجیب و غیر باور است و نه بسیار نزدیک به واقعیت محض، بلکه مرزی است که می‌تواند تنه به تنه‌ی سبک رئالیسم جادویی بزند.
شروع کتاب، داستانِ زندگی سرهنگی پیر به نام سباستیانو پروکولو را نقل می‌کند که در دهکده‌ای کوچک به نام فوندو مستقر شده و از دایی‌اش جنگلی را به ارث برده است که به علت داشتن کهن‌ترین درختان کاج، به آن لقب جنگل پیر را داده بودند. در دنیای این داستان هیچ جای تعجب نیست که کلاغ‌ها و جغدها حرف می‌زنند، باد اسم دارد (ماتئو)، حرف می‌زند و می‌توان آن را محبوس کرد؛ و بسیاری دیگر از موارد عجیب و غریب مثل زنده و سخنگو بودن سایه و اجنه. خط اصلی داستان اتفاقاتی است که برای سرهنگ و پسرِ برادر مرده‌ی او، بنونوتو، همراه با دیگر موجودات عجیب آنجا در جنگل پیر، رخ می‌دهد.
کتاب 60 داستان از بوتزاتی نیز توسط محسن ابراهیم به فارسی ترجمه شده و توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است. بوتزاتی برای نوشتن این کتاب موفق به دریافت جایزه ادبی ایتالیا، استرگا، شده است. این کتاب توسط بهمن فرزانه ترجمه شده و در نشر ثالث به چاپ رسیده است. از دیگر کتاب‌های ترجمه شده توسط بهمن فرزانه می‌توان به صد سال تنهایی و عشق در زمان وبا از گابریل گارسیا مارکز، اشاره کرد.
در بخش هایی از این کتاب می خوانیم:
«از همین دو سه قرن گذشته، همه متوجه شده بودند که جنگل پیر با سایر جنگل‌ها تفاوت دارد. البته کسی آن را بر زبان نمی‌آورد ولی همگی به آن اعتقاد داشتند. اما چه تفاوتی داشت، کسی نمی‌دانست.»
«در اوایل همین قرن کنونی در دره فوندو، باد ماتئو شهرت بسزایی یافته بود. قبل از آن هرگز هیچ نوع باد دیگری به شهرت او نرسیده بود. درست یا غلط نیروی سهمگین باد همه را به وحشت می‌انداخت. وقتی ماتئو سر می‌رسید، پرندگان دست از چهچه برمی‌داشتند.»
«البته این پدیده که درباره‌اش خیلی کم مطالعه و بررسی شده است، در هر جنگل یا بیشه یا مرداب پیش می‌آید، هرجایی که بچه‌ها در آنجا بازی می‌کنند، تمام نباتات شاداب‌تر می‌شوند ولی صرفاً حضور یک نفر غریبه کافی است تا حالت جادویی را درهم بشکند.»
انتشارات ثالث
