logo
بررسی و مقایسه تطبیقی ترجمه ‌های مختلف رمان «تهوع»
5

بررسی و مقایسه تطبیقی ترجمه ‌های مختلف رمان «تهوع»

رمان «تهوع» مشهورترین و بزرگ ترین اثر داستانیِ ژان پل سارتر است که در سال 1938 منتشر شد. تهوع رمانی فلسفی و در قالب مکتب اگزیستانسیالیسم است. این رمان در واقع، چکیده ای از تفکرات و فلسفۀ سارتر در قالبی داستانی است. نثر این رمان راحت خوان نیست و پیچیدگی های ادبی و فنیِ خاص خود را دارد. رمان تهوع علاوه بر نسبتا سخت بودن ، محتوایی عمیق و لایه لایه دارد و در مجموع، خواندن صحیح این رمان نیازمند وقت و انرژی کافی می باشد. در کنار دقت در خوانشِ کتاب، خواندن تفسیرها و نقدهای این رمان نیز، برای درک بهتر محتوای آن، بسیار مفید است.

 

رمان تهوع با ترجمۀ امیر جلال الدین اعلم (نشر نیلوفر)

امیر جلال الدین اعلم از مترجمان قدیمی و خوب ایرانی بود که از دو زبان انگلیسی و فرانسوی ترجمه می کرد. از جمله آثار بزرگ ترجمه توسط او می توان به رمان های «محاکمه» اثر فرانتس کافکا و «بیگانه» اثر آلبر کامو اشاره کرد.

https://media.chibekhoonam.net/2024/04/products-Desktop.webp

ترجمۀ آقای اعلم از رمان «تهوع»، قدیمی ترین ترجمۀ موجود از آن می باشد که اولین چاپ آن در سال 1355 و توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده است. مترجم این رمان را به صورت مستقیم از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه کرده است. زبان این ترجمه اندکی قدیمی و ادبی است؛ برخی از اصطلاحات و عبارات استفاده شده نیز ممکن است به گوش مخاطب امروزی ناآشنا باشد. به طور کلی زبان مورد استفاده برای این ترجمه، نزدیک به زبان سخت خوانِ فلسفی خود نویسنده است. با وجود سختی متن و نثر، این ترجمه از دقت بسیار بالایی برخوردار است و یکی از ویژگی های مهم این نسخه، حذفیات کمتر آن نسبت به دیگر ترجمه هاست. این ترجمه پانویسی های خوبی دارد و علاوه بر توضیحات تکمیلی، به نام های لاتین تمامی اسامی خاص نیز اشاره شده است. در ابتدای کتاب تهوع مقدمه ای بسیار مفصل و تفسیری از رمان دیده می شود که توسط مترجم به نگارش درآمده است. پیشنهاد می شود این مقدمۀ بسیار خواندنی و مهم را، به دلیل خطر لو رفتن داستانِ کتاب، پس از مطالعۀ کامل متن رمان بخوانید.

 

رمان تهوع با ترجمۀ محمدرضا پارسایار (نشر کتاب پارسه)

محمدرضا پارسایار از مترجمان خوب آثار فرانسوی به فارسی است که ترجمۀ آثار بزرگی همچون «بی نوایان» از ویکتور هوگو و «تهوع» از ژان پل سارتر را در کارنامه دارد.

این ترجمه به مراتب جدیدتر از ترجمۀ آقای اعلم است که اولین چاپ آن، در سال 1390 و توسط انتشارات کتاب پارسه منتشر شده است. آقای پارسایار نیز این رمان را از فرانسوی آن ترجمه کرده است. با توجه به سال انتشار این کتاب، این ترجمه از زبانی بسیار امروزی تر و روان تر برخوردار است. این نسخه از ترجمه تاحدی به راحت تر شدن خوانش این رمان سنگین کمک کرده است. دقت و کیفیت انتقال محتوای این ترجمه خوب است اما لحن رمان، نسبت به متن اصلی آن، مقداری تغییر کرده است. آقای پارسایار علاوه بر نوشتن پانویسی های متعدد و مفید برای درک بهتر برخی اصطلاحات و عبارات، نام نامه ای کامل نیز، برای اسامی خاص نوشته است. متاسفانه در این نسخه هیچگونه مقدمه، موخره یا تفسیری وجود ندارد و جای خالی یک تفسیر یا نقد از رمان، حس می شود.

 

رمان غثیان (تهوع) با ترجمۀ مهدی روشن زاده (نشر فرهنگ جاوید)

اولین چاپ ترجمۀ رمان تهوع توسط مهدی روشن زاده، تحت عنوان متفاوت «غثیان»، در سال 1391 و در انتشارات فرهنگ جاوید به چاپ رسیده است. این نسخه نیز به صورت مستقیم از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه شده است. اولین و مهم ترین ویژگی این ترجمه در متن، همانطور که از عنوان رمان مشخص است، استفاده از معادل های تخصصی و نزدیک تر به فارسی معیار است. این نکته موجب زیبایی و بالا رفتن هرچه بیشتر دقت ترجمه شده است. انتقال لحن و محتوای رمان به خوبی صورت گرفته است و نثر کتاب، با توجه به جمله بندی ها و علائم نگارشی و… نسبتا روان و راحت خوان است. این ترجمه نیز مانند ترجمۀ جلال الدین اعلم از حذفیات کمی برخوردار است. پانویسی های این ترجمه نیز، کیفیت و کمیّت خوبی دارد. همچنین، مترجم در ابتدای کتاب مقدمه ای کوتاه و خواندنی برای سارتر و این رمان نوشته است.

 

رمان تهوع با ترجمۀ حسین سلیمانی نژاد (نشر چشمه)

حسین سلیمانی نژاد از مترجمان نسبتا جوان ایرانی است که مدرک کارشناسی ارشد در رشتۀ آموزش زبان فرانسوی از دانشگاه تربیت مدرس را دارا می باشد. از جمله آثار ترجمه شده توسط او می توان به رمان های «تصادف شبانه» از پاتریک مودیانو و «سن عقل» از ژان پل سارتر اشاره کرد.

اولین چاپ ترجمۀ آقای سلیمانی نژاد از رمان «تهوع» در سال 1396 و توسط انتشارات چشمه منتشر شده است. زبان این نسخه از رمان بسیار امروزی تر و روان است. این ترجمه دقت و انتقال محتوای خوبی دارد. مترجم برای ساده تر شدن متن و درک بهتر خواننده ها، از پیچیدگی ها و سبک خاص نوشتار سارتر فاصله گرفته است. این ترجمه نیز پانویسی های مفید و جامعی دارد اما نام های لاتین اسامی خاص ذکر نشده است. همچنین در ابتدای کتاب، مقدمه ای بسیار کوتاه از طرف مترجم برای نویسنده و این رمان، به چشم می خورد.

 

رمان تهوع با ترجمۀ محمود بهفروزی (نشر جامی)

اولین چاپ ترجمۀ محمود بهفروزی از رمان «تهوع» در سال 1398 و توسط انتشارات جامی به چاپ رسیده است. علارغم وجود ترجمۀ های دقیقِ دیگر، شاهد ترجمه ای با روانیِ متوسط به بالا و فاصله گرفتن های متعدد از متن اصلی رمان هستیم. این ترجمه آزادتر از دیگر ترجمه ها می باشد و بر روی ساختار جملات، تغییرات بسیاری روی داده است. اما این نسخه نیز مانند ترجمۀ اعلم و روشن زاده حذیفات کمی دارد. این کتاب پانویسی های نسبتا کاملی دارد اما در آن، هیچگونه مقدمه، موخره یا تفسیری به چشم نمی خورد.

 

رمان تهوع با ترجمۀ کیومرث پارسای (نشر علم)

ترجمۀ کیومرث پارسای از رمان «تهوع» جدیدترین ترجمۀ موجود از این رمان در بازار ایران است که اولین چاپ آن، در سال 1399 و توسط انتشارات علم منتشر شده است. این ترجمه از زبانی روان و امروزی برخوردار است. انتقال محتوای خوبی دارد اما سبک و لحن خاص و ادبی نویسنده، به خوبی منتقل نشده است. در برخی موارد شاهد انحرافاتی از متن اصلی رمان هستیم. هیچگونه پانویسی یا توضیحات اضافه ای در این نسخه وجود ندارد و فقط در ابتدای کتاب، مقدمه ای بسیار خلاصه از نویسنده به چشم می خورد.

 


 

بخشی از متن شش ترجمۀ مختلف رمان تهوع

ترجمۀ امیر جلال الدین اعلم:

«دیگر شک ندارم چیزی بر سرم آمده است. به طرز یک بیماری آمد، نه مثل یک یقین معمولی یا امری بدیهی. زیرجلی و کم کم جا گرفت.»

ترجمۀ محمدرضا پارسایار:

«دیگر شک ندارم گرفتار مشکلی شده ام. نه یک یقین عادی یا امری بدیهی، گرفتار چیزی مثل یک بیماری. پنهانی و کم کم دچارش شدم.»

ترجمۀ مهدی روشن زاده:

«یک چیزی در من اتفاق افتاده، دیگر نمی توانم به صحت آن شک کنم. عین یک بیماری به سراغم آمده، نه همچون یک حقیقت پیش پا افتاده، نه چون امری آشکاره. به تدریج و زیرجُلکی جا خوش کرده.»

ترجمۀ حسین سلیمانی نژاد:

«یک چیزی ام شده، دیگر شکی ندارم. مثل یک بیماری آمد، نه مثل یک باور معمولی یا امری بدیهی. یواشکی و ذره ذره جا خوش کرد.»

ترجمۀ محمود بهفروزی:

«چیزی بر سرم آمده است. دیگر نمی توانم شکی به آن داشته باشم. چیزی شبیه یک بیماری، البته نه چندان قطعی و نه با اعتقاد کام، به تدریج و مزورّانه آمده و در من جا خوش کرده است.»

ترجمۀ کیومرث پارسای:

«بدون تردید، رویدادی برای من شکل گرفته بود. به هر حال، شباهت زیادی به یک بیماری داشت، و نه مثل نوعی یقین یا امر بدیهی. آرام و پنهانی مستولی شد.»

1 دیدگاه
  • غزاله بصیری پاسخ دهيد 1 / 05 / 1401

    خیلی کار ارزشمند و کاربردی‌ای کردین، واقعاً ممنون از زحماتتون.