فیلتر محصولات logo
مرتب سازی بر اساس
  • 26 کالا

اسکار وایلد

«هنری اسکار وایلد»، شاعر، نمایش نامه نویس و نویسنده داستان های کوتاه بود. او در شانزدهم اکتبر 1854 در شهر دوبلین ایرلند چشم به جهان گشود. پدرش، سیر ویلیام وایلد، چشم پزشکی فرهنگ دوست بود که بعد ها چشم پزشک مخصوص ملکه شد. مادرش، جین وایلد که نام مستعار او اسپرانزا است، شاعری سرشناس و مترجم آثار «الکساندر دوما» و «آلفونس دولامارتین» بود. برادر بزرگ او در 1899 در لندن درگذشت.

 

تحصیلات و ازدواج

اسکار وایلد تحصیلاتش را در دهکده اینسکیلن شروع و در کالج های ترینیتی و مگدالن آکسفورد ادامه داد. او در سی سالگی با کنستانس لوید ازدواج کرد و آنها طی دوسال صاحب دو فرزند پسر شدند. او به زیبایی ظاهری و خوش پوشی اهمیت می داد و سوراخ دکمه های کت و شلوارش را به گل های میخک، زنبق و گل داوودی آراسته می کرد، و به این ترتیب، شهرتش در محفل های ادبی و اشرافی لندن بسیار زیاد شد.

 

فمینیسم

از اولین شعرهای اسکار وایلد در این محافل استقبال شد. در مدت کوتاهی به یکی از نظریه پردازان "هنر برای هنر" و رهبر "زیبایی شناسان" تبدیل شد. به همین دلیل، از او برای برگزاری کنفرانس های زیبایی شناسی به ایالات متحده دعوت شد.

همچنین او یک فمینیست بود که در سال های 1887 تا 1889 سردبیر مجله The Woman's World را بر عهده گرفت تا بتواند از آرمان های فمینیسم دفاع کند. امروزه می توان او را یک فمینیست لیبرال دانست. وایلد بسیار تحت تاثیر جنبش زیبایی شناسی بود و در تنها رمانش به تعریف اتوس های زیبایی شناسی اواخر قرن نوزدهم پرداخت.

 

آثار اسکار وایلد

اگر بخواهیم به آثاری که به قلم اسکار وایلد نوشته شده است بپردازیم در ابتدا باید آن ها را به چند دسته تقسیم کنیم؛ شعرها، رمان ها، داستان ها و نمایش نامه ها.

داستان ها

 

اشعار اسکار وایلد

از میان شعر های او می توان به آثاری چون «راونا»، «اشعار»، «ابوالهول» و «چکامه زندان رینیگ» اشاره کرد.

 

نمایشنامه ها اسکار وایلد

وایلد، نمایش نامه هایی هم نوشته که به شرح زیر هستند:

 

زندان

در 1895 وایلد به اتهام همجنس گرایی، به دو سال زندان با بیگاری محکوم شد. این حکم در بدنامی و مرگ زودرس او نقش بزرگی داشت. حتی پس از آزادی به فرانسه تبعید شد و با نام مستعار سباستین ملموت به زندگی ادامه داد، و در همین دوره نمایش نامه ی تکان دهنده ای به نام «تصنیف زندان ریدینگ» را نوشت که روایت گر هرآن چیزی است که بر او گذشته.

پس از این واقعه، همسرش از او جدا نشد، اما نام خانوادگی اش را از وایلد به هالند تغییر داد. در سال 2014، تنها نوه ی وایلد، محاکمه ی او را در تئاتری بر اساس متن دست نویس مباحثات دادگاه، روی صحنه نمایش برد.

 

سبک اسکار وایلد

اسکار در یکی از کتاب هایش فلسفه ی زیبایی شناسی را به خوبی شرح داده. از آنجایی که او تحصیلاتش را در رشته ادبیات کلاسیک در دانشگاه تکمیل کرد، می توان گفت مطالعات کلاسیک او تاثیر زیادی بر نوشته هایش داشت. او با استفاده از استعارات شرقی و اسطوره ای نثر خود را جذاب تر می کرد.

تصویرسازی های وایلد از طبیعت و استفاده ی استعاری او از عنصر های طبیعی برای بیان تصاویر بزرگ تر باعث می شود نگاه خواننده به کتاب تغییر کند. نثر او به قدری شاعرانه است که تا امروز بیشتر از دویست و پنجاه اقتباس از آثارش برای ساختن اوپرا، قطعه ی موسیقی و … شده است.

 

مرگ اسکار وایلد

او که زمانی با ثروتی که داشت در بهترین هتل های پاریس اقامت می کرد، در1900، فقیر و بسیار بیمار شد. او در سی ام نوامبر همان سال، بر اثر درمان نشدن عفونت گوش و مننژیت درگذشت و تنها جیمز مک نیل ویسلر، تصویرگر رمانش، بر بستر مرگش حاضر بود.

وایلد در لحظات آخر به او گفته بود: «تنها آرزویم این است که حرفم را بفهمند.» و همچنین به دو پزشک فرانسوی که در محل اقامتش خوانده شده بودند گفت: «گمانم سطح مرگم بالاتر از سطح زندگیم باشد!» و آخرین جمله اش این بود: «آیا این کاغذ دیواری دارد می رود یا من»

 

کتاب شاهزاده خوشبخت و دیگر قصه ها اثر اسکار وایلد

مضمون بیشتر داستان های «شاهزاده ی خوشبخت و دیگر قصه ها»، اثبات انسان بودن از طریق عشق ورزیدن به دیگران و رسیدن به زیبایی درونی است.

الن تری، هنرپیشه ی سرشناس تئاتر، پس از خواندن این کتاب در نامه ای به وایلد نوشت: «اسکار عزیز، داستان هایت واقعاً زیبا هستند و من به خاطر آن ها از صمیم قلب از تو سپاسگزارم. من از داستان «بلبل و گل سرخ» بیش از داستان های دیگر خوشم آمد. امیدوارم روزی یکی از داستان های این مجموعه را برای آدم های خوب بخوانم؛ شاید هم برای آدم های بد بخوانم و آن ها را خوب کنم.»

مرتب سازی بر اساس