logo
بررسی و مقایسه تطبیقی ترجمه ‌های مختلف رمان «ناتور دشت»
8

بررسی و مقایسه تطبیقی ترجمه ‌های مختلف رمان «ناتور دشت»

«ناطور دشت» مشهورترین اثر و شاهکار جی.دی.سلینجر است که در سال 1951 منتشر شد. مخاطب این رمان در واقع بزرگسالان در نظر گرفته شده بود، اما به علت درونمایۀ درام و اجتماعی آن حول محور دوران بلوغِ نوجوانی سرکش و عصیان گر، بسیاری از جوانان و نوجوانان نیز جذب آن شدند. این رمان تاکنون بیش از 65 میلیون نسخه فروش در سراسر دنیا داشته است و نام آن در بسیاری از لیست های رمان های برتر انگلیسی زبان، مانند سایت مدرن لایبرری و مجله تایمز دیده می شود. این رمان داستان و نثری زیبا و جذاب و ساده و در عین حال نمادین دارد. نسخه های موجود از این رمان در ایران، به علت زبان انگلیسی متن اصلی، به صورت مستقیم ترجمه شده اند.

 

رمان ناتور دشت با ترجمۀ احمد کریمی (نشر علمی و فرهنگی، نشر امیرکبیر)

ترجمۀ آقای احمد کریمی از رمان «ناطور دشت» قدیمی ترین ترجمۀ موجود از آن است که اولین چاپ آن در سال 1345 و توسط انتشارات فرانکلین منتشر شده است. در چاپ های جدید، زبان قدیمی این ترجمه زیاد حس نمی شود و مشکل خاصی برای خواننده ایجاد نمی کند. علارغم قدیمی بودن این ترجمه، دقت و روانی خوبی دارد. تنها در برخی موارد، مترجم برای حفظ لحن نویسنده و زبان محاوره ای شخصیت اصلی فحاش رمان، از متن اصلی اندکی فاصله گرفته و با معادل سازی های فارسی سعی بر انتقال بهتر لحن داشته است. در انتهای کتاب تعداد زیادی پی نوشت وجود دارد که بیشتر آن ها به اشاره به نام های لاتین اسامی خاص درون متن اختصاص داده شده اند. در این نسخه از ترجمه هیچگونه مقدمه، موخره یا تفسیری مشاهده نمی شود.

https://media.chibekhoonam.net/2024/04/products-Desktop.webp

 

رمان ناتور دشت با ترجمۀ محمد نجفی (نشر نیلا)

ترجمۀ آقای محمد نجفی از رمان «ناتور دشت» به مراتب جدیدتر از اولین ترجمۀ آن است و اولین چاپ آن، در سال 1377 منتشر شد. مترجم در این ترجمه سبک آزادتری را در ترجمه اتخاذ کرده است و انتقال هرچه بهتر لحن و درون مایه کتاب را در اولویت قرار داده است. این موضوع باعث شده است تا این ترجمه علارغم انتقال خوب درون مایۀ رمان، ترجمه از متن اصلی بسیار فاصله گرفته باشد. معادل های فارسی جای بسیاری از اصطلاحات و عبارات نثر اصلی رمان را گرفته است. این موضوع بنابر سلیقۀ مخاطب می تواند نکته ای منفی یا مثبت باشد. برای آن دسته از مخاطبینی که علاقه به خواندن لحن جذاب و رک و غیر رسمی شخصیت نوجوان رمان دارند، این نسخه پیشنهاد می شود. تعداد کمی پانویسی در این ترجمه وجود دارد و به توضیحاتی در مورد تعدادی از اصطلاحات داخل متن اختصاص داده شده اند. در این ترجمه نیز هیچگونه مقدمه، موخره یا تفسیری به چشم نمی خورد. این نسخه از رمان ناتور دشت در انتشارات نیلا به چاپ رسیده است.

 

رمان ناتور دشت با ترجمۀ متین کریمی (نشر جامی)

اولین چاپ ترجمۀ آقای متین کریمی از رمان «ناطور دشت» در سال 1393 و توسط انتشارات جامی منتشر شده است. ترجمۀ آقای متین کریمی نیز مانند ترجمۀ آقای احمد کریمی از دقت و کیفیت نسبتا خوبی برخوردار است. در برخی موارد شاهد تغییر در ساختار جملات و معادل سازی ها برای عبارات رمان هستیم. انتقال لحن شخصیت اصلی داستان نیز متوسط رو به بالا صورت پذیرفته است. این نسخه از ترجمه نیز تعداد زیادی پانویسی دارد که بیشتر آن ها به ذکر نام های لاتین اسامی خاص در متن اختصاص داده شده اند. مترجم در ابتدای کتاب مقدمه ای بسیار کوتاه در مورد شیوه ترجمه اش نوشته است.

 

رمان ناتور دشت با ترجمۀ آراز بارسقیان (نشر میلکان)

اولین چاپ ترجمۀ آقای آراز بارسقیان از رمان «ناطور دشت» در سال 1394 و توسط انتشارات میلکان به چاپ رسیده است. ویژگی بارز این ترجمه، مانند ترجمۀ آقای محمد نجفی، اولویت قرار دادن انتقال لحن شخصیت اصلی نسبت به ترجمه وفادارانه به متن است. این موضوع می تواند، بنابر سلیقه خوانندۀ رمان، نکته ای مثبت یا منفی باشد اما، متن رمان تا حدی تعدیل شده است. مترجم بسیاری از عبارات و اصطلاحات تابوشکنانۀ رمان را به نوعی با بازی های زبانی یا حذف و اضافه، تعدیل کرده است. جدای این مقولات، با ترجمه ای روان مواجه هستیم که در انتقال درونمایۀ کتاب نیز بد عمل نکرده است. این نسخه از کتاب را برای خرید نوجوانان پیشنهاد می دهیم. این نسخه از ترجمه پانویسی خاصی ندارد و در ابتدا و انتهای متن رمان، مقدمه و موخره ای کوتاه و خودمانی از سوی مترجم برای دلایل ترجمه دوباره اش از این رمان را می خوانیم.

 

رمان ناتور دشت با ترجمۀ سعید دوج (نشر روزگار)

اولین چاپ ترجمۀ آقای سعید دوج از رمان «ناتور دشت» در سال 1397 و در انتشارات روزگار منتشر شده است. این ترجمه علاوه بر روان بودن و دقت خوب، ویژگی بارز دیگری نیز دارد؛ آن هم وفاداری زیاد مترجم نسبت به متن اصلی رمان است. در این نسخه شاهد حذفیات کمتری نسبت به بسیاری از ترجمه ها هستیم. زبان انتخاب شده برای ترجمه امروزی و ساده است و انتقال لحن و زبان شخصیت اصلی رمان (نه به اندازه ترجمه آقای نجفی) نسبتا خوب صورت گرفته است. مترجم تعداد اندکی پانویسی برای برخی عبارات و اصطلاحات متن نوشته است. در این ترجمه فقط مقدمه ای کوتاه، شامل برخی ویژگی ها و افتخارات این رمان به چشم می خورد.

 

رمان ناتور دشت با ترجمۀ رضا ستوده (نشر نگاه)

ترجمۀ آقای رضا ستوده از رمان «ناطور دشت» جدیدترین ترجمۀ موجود از آن است که اولین چاپ آن در سال 1400 و توسط نشر نگاه منتشر شده است. ترجمۀ آقای ستوده پیراسته تر از ترجمه های قدیمی این رمان است و از دقت و کیفیت و روانی خوبی برخوردار است. این نسخه اما ویژگی بارزی برای ترجمۀ مجدد (آن هم با وجود تعداد زیادی ترجمۀ موجود از این رمان) ندارد. هیچگونه مقدمه، موخره یا تفسیری در این نسخه به چشم نمی خورد. پانویسی ها کم تعداد هستند اما کافی به نظر می رسند.

 


 

بخشی از متن شش ترجمۀ مختلف رمان ناتور دشت

ترجمۀ احمد کریمی:

«من دروغگوترین آدم روی زمین هستم. خیلی قباحت دارد. مثلا اگر برای خریدن یک مجله در حال رفتن به طرف بساط روزنامه فروش باشم و احیانا کسی از من بپرسد که کجا دارم می روم، هیچ بعید نیست که بگویم قصد دارم به اُپرا بروم. کار وحشتناکی است.»

ترجمۀ محمد نجفی:

«من چاخان ترین آدمی هستم که کسی تو عمرش دیده. افتضاحه. حتا وقتی دارم می رم سر کوچه مجله بخرم، اگه کسی ازم بپرسه کجا می ری نذر دارم که بگم دارم می رم اُپرا. وحشتناکه.»

ترجمۀ متین کریمی:

«من دروغگوترین آدمی هستم که تو زندگیتون دیدین. شرم آوره. مثلا اگه دارم می رم فروشگاه یه مجله بخرم، یکی منو ببینه و ازم بپرسه کجا داری می ری، با اعتماد به نفس کامل میگم دارم می رم اُپرا. افتضاحه.»

ترجمۀ آراز باسقیان:

«چاخان ترین چاخانی هستم که به عمرت دیدی. خودم می دانم افتضاح است. این قدر که می توانم عین آب خوردن وقتی می خواهم بروم مجله بخرم، الکی بگویم دارم می روم اُپرا. افتضاح است.»

ترجمۀ سعید دوج:

«من بدترین دروغگویی هستم که توی عمرت دیدی. این خیلی بده. حتی، اگه در مسیر خرید برای یک مجله باشم، و کسی ازم بپرسه کجا میری، قادرم بگم دارم میرم به اُپرا. خیلی وحشتناکه»

ترجمۀ رضا ستوده:

«من بدترین دروغگویی هستم که شما به عمرتون تا حالا دیدید. خیلی وحشتناکه. اگه مثلا واسه خریدن یه مجله دارم می رم روزنامه فروشی و اگه کسی از من بپرسه کجا دارم می رم، هیچ بعید نیست بگم دارم می رم اُپرا. می دونم وحشتناکه.»

3 دیدگاه
  • mr. lakzaei (مدير) پاسخ دهيد 21 / 09 / 1401

    درسته!

  • محمد پاسخ دهيد 7 / 05 / 1401

    خواندم و عالی بود..من ترجمه ی نجفی رو ترجیح میدم.. کتاب صوتی ناطور دشت هم هست. راستی نگهبان دشت اسم بهتری نبود؟ این اسم مخاطب رو از خواندن کتاب دور می کند.

    • مریم .م در پاسخ به محمد پاسخ دهيد 27 / 05 / 1401

      به نظر من ترجمه اسم کتاب بسیار ظریف انتخاب شده و خواننده رو ترغیب میکنه که بدونه اصلا ناطور یعنی چی؟