انتشارات نیلوفر تصمیم می‌گیرد تمامی نوشته‌های مصطفی رحیمی، نویسنده، منتقد و مترجم آثار فرانسوی، از ژان پل سارتر (فیلسوف فرانسوی و پیشگام در فلسفه اگزیستانسیالیسم) و در باب سارتر در کتابی جمع‌آوری کند که نتیجه‌ی آن، کتاب حاضر می‌شود. کتاب شامل چندین و چند نوشته شامل مقالاتی در باب نقد و تحلیل ترجمه کتاب‌های سارتر، فلسفه او و ترجمه‌ی نوشته‌هایی از خود سارتر می‌باشد.
اولین مقاله کتاب "بررسی افکار و آثار ژان پل سارتر" نام دارد که مقاله‌ای نسبتاً بلندی است که به مناسبت انتشار ترجمه‌ی سه نمایشنامه‌ی «مردگان بی‌کفن و دفن»، «مگس ها» و «خلوتگاه» و نقد آن‌ها نوشته شده است.
در جستجوی بشریتی بی نقاب نام مقاله‌ی دیگری از مولف است که در سال 1345 در کتاب «یاس فلسفی» (مجموعه مقالات) نوشته شده است. در این نوشته مولف به واکاوی جوهر فکر سارتر می‌پردازد تا پاسخی برای دلیل رد کردن جایزه نوبل توسط سارتر، پیدا کند.
در ادامه‌ی کتاب مقاله‌ای در باب تحلیل و نقد نمایشنامه‌ی «شیطان و خدا» و ترجمه‌ی دو نوشته و گفتگو از سارتر درباره کتاب کلمات و نمایشنامه‌ی مگس‌ها آمده است. در انتهای کتاب نیز ترجمه‌ی نوشته‌ای به نام «اورفه سیاه» از سارتر آمده است. مقدمه‌ای که سارتر بر جُنگ شعر سیاهپوستان نوشته است. پس از این مقدمه نیز افزوده‌ی مترجم بر این مقدمه به نام شعر از نظر سارتر آورده شده است.
مصطفی رحیمی شخصی بود که همانند و به پیروی از سارتر تفکر را با تعهد می‌پسندید و بنا بر همین موضوع در جای‌جای نوشته هایش می‌توان ردپایی از تفکرات سارتر را دید. رحیمی علاوه بر معرفی و بررسی فلسفه و نظرات ژان پل سارتر از انتقاد بر او نیز فرونگذاشته است. از دیگر آثار ترجمه شده توسط مصطفی رحیمی می‌توان به کتاب «اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر» و مجموعه مقالات «ادبیات چیست» اشاره کرد که هردو از سارتر بوده و در انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده‌اند.
در بخش‌هایی از کتاب می‌خوانیم:
«اگر جهانِ کافکا سراسر وحشت و تیرگی در برابر جست‌و‌جوی مابعد طبیعت است، جهانی که سارتر در آثار ادبی خود نشان می‌دهد، همه هراس و بُهت در برابر اجتماع و در برابر انسان است.»
«آزادی که در فلسفه سارتر مفهومی وسیع دارد، نه در بریدن از علایق است، نه در رفتار خودبه‌خودی ذهن و غریزه، نه در مستی و بی‌خبری، به آزادی در عمل است: "بشر، یعنی مجموعه اعمال او، یعنی آنچه از خود می‌سازد."»
«بنابراین اضطراب اگزیستانسیالیسم طبیعی و بشری است. ریشه‌ای بشردوستانه دارد. تنها فرمانده‌ای بی‌وجدان می‌تواند بی‌دغدغه و فارغ، فرمان حمله صادر کند. فرمانی که سپاه بشری را به حرکت درمی‌آورد اضطراب‌آور است. پس بشر، بالطبع دلواپس و نگران است اما کسانی هستند که چنین نیستند. به نظر اگزیستانسیالیسم اینان اضطراب خود را پنهان می‌کنند و از آن می‌گریزند. آنان اهل ریا و سالوسند و سرچشمه بددلی ایشان در همین تزویر است.»
انتشارات نیلوفر
